ویانا میزبان جشن زبان و فرهنگ فارسی

From left to right: Mag. Gertrud Tauchhammer, owner of Society Magazine; Manizha Bakhtari, Ambassador of Afghanistan to Austria; Asadollah Eshragh Jahromi, Ambassador of Iran; and Idibek Kalandar, Ambassador of Tajikistan.
ADN
در یکی از شبهای دلپذیر اواخر تابستان، در منطقه چهاردهم ویانا، باغ مجله سوسایتی به صحنهای برای فرهنگ، دیپلماسی و یاد مشترک تبدیل شد. این گردهمایی، که به ابتکار سفارت افغانستان و با میزبانی سوسایتی مگزین برگزار شد، اکنون به سنتی سالانه بدل شده است. در چهارمین سال برگزاری، سفیران، شخصیتهای فرهنگی و دوستان فرهنگ فارسی گرد هم آمدند تا میراث مشترک افغانستان، ایران و تاجیکستان را با شعر، موسیقی و خوراک جشن بگیرند.
شعر و دیپلماسی
خانم گیردرود تاوخهامر، بنیانگذار سوسایتی مگزین، مراسم را با سخنانی خوش آغاز کرد. او مهمانان را در باغ خوشامد گفت و یادآور شد که طبیعت نیز در این جشن سهیم است:
“زبان فارسی زبانی است که ما را گرد هم میآورد؛ پلی است برای پیوند، برای درک یکدیگر، و مهمتر از همه برای دوست داشتن یکدیگر.”
منیژه باختری، سفیر أفغانستان در اتریش، که ابتکار این برنامه از سوی سفارت او شکل گرفت، با احساسی عمیق درباره جایگاه زبان فارسی (دری) در هویت کشورش سخن گفت. او فارسی را فراتر از یک زبان توصیف کرد و آن را “گنجینهای از فلسفه، معنویت و هنر” خواند. وی از شاهنامه فردوسی و دیوانحافظ یاد کرد و توضیح داد که چگونه خانوادههای افغان هنوز در لحظات شادی و اندوه به شعر پناه میبرند. اما او همزمان از واقعیت تلخ امروز نیز سخن گفت:
“در افغانستان امروز، موسیقی و شعر در زیر سلطه طالبان خاموش شدهاند. برای مردم من، خواندن حافظ بازپسگیری عزت است؛ تأکیدی بر اینکه هیچ استبدادی نمیتواند صدای درونی زیبایی و حقیقت را خاموش کند.”
اسدالله اشراق جهرومی ، سفیر ایران میراث دیرینه فرهنگ فارسی را برجسته کرد و سخنانش را با استوانه کوروش آغاز نمود؛ اثری که در سال ۵۲۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ نگاشته شد و بسیاری آن را نخستین منشور حقوق بشر میدانند. او گفت:
“این سند جاودانه اصول عدالت، بردباری، انسانیت و کرامت انسانی را در بر دارد؛ اصولی که امروز همانقدر زندهاند که دو هزار و پانصد سال پیش.”
او سپس از پیوند این ارزشها با شعر حافظ یاد کرد و تأکید نمود که فرهنگ فارسی چراغی است که جهان را با حقیقتهای مشترک روشن میسازد.
عیدیبیگ قلندر، سفیر تاجیکستان، نیز هفتصدمین سالگرد حافظ شیرازی را گرامی داشت و او را “شاعری دانست که واژگانش هنوز با وضوحی شگفتانگیز در سراسر جهان طنینانداز است.” او به خیابانهایی در دوشنبه که به نام حافظ نامگذاری شدهاند اشاره کرد و همچنین از برنامه بینالمللیای یاد کرد که امسال با همکاری یونسکو در ماه جون در پاریس برگزار شد و شامل کنفرانس، نمایشگاه و کنسرت بود. در آن نمایشگاه، اشعار حافظ به زبان فارسی و نیز به زبانهای گوناگون از جمله کوریایی، چینی، آلمانی، انگلیسی و روسی ارائه شد. سپس او به سالگرد ۲۵۰۰ سالگی استوانه کوروش پرداخت و یادآور شد که در دوشنبه پارکی به نام کوروش بزرگ ساخته شده است. او سخنانش را چنین جمعبندی کرد:
“امشب، در این باغ، ما به دو چهره برجسته دنیای فارسی ادای احترام میکنیم: حافظ، شاعر خرد جاویدان، و کوروش بزرگ، رهبر دوراندیش. آنان به ما عدالت، عشق، خرد و انسانیت را یادآور میشوند.”
موسیقی، غذا و دوستی
پس از سخنرانیها، نوبت به موسیقی رسید. نوازندگان از افغانستان، ایران و تاجیکستان فضای باغ را با نغمههای سنتی پر کردند؛ از نوای دلنشین رباب افغانستان تا تار ایرانی و سازهای محلی تاجیکستان. موسیقی مرزها را درنوردید و حضار را به وجد آورد.
سپس مهمانان به ضیافت شام دعوت شدند؛ سفری خوشطعم در میان سه کشور. از افغانستان قابلی پلو معطر با کشمش ، زردک، وگوشت لذیذ، از ایران کباب کوبیده خوشپخت، و از تاجیکستان غذاهای لذیذ محلی که طعم آسیای مرکزی را با خود داشت. بوی غذاها در فضای باغ پیچیده بود و مهمانان در کنار هم ایستادند، طعم غذاها را چشیدند و گفتگوهایی دوستانه شکل گرفت.
نمایشگاههای فرهنگی نیز در گوشه و کنار باغ برپا شده بود؛ خوشنویسی، مینیاتور، عکسهای تاریخی و صنایع دستی که هر کدام یادآور میراث غنی تمدنهای فارسیزبان بودند.
میراث مشترک
با فرارسیدن شب، فضا حال و هوای یک شعر زنده به خود گرفت؛ شعری که در آن واژهها تنها از زبان سخنرانان نمیآمدند، بلکه در موسیقی، خوراک و دوستی نیز جریان داشتند.
این ابتکار سفارت افغانستان که با همکاری سوسایتی مگزین شکل گرفت، فراتر از یک رویداد فرهنگی بود. پیامی بود که زبان فارسی همچنان پلی میان ملتها و نسلهاست. با وجود چالشهای امروز، این شب در ویانا یادآور شد که شعر، موسیقی و فرهنگ نشانههای ماندگار ایستادگی و وحدتاند.
سفیر أفغانستان ، باختری، سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: “زبان فارسی یادآور جداییها نیست، بلکه گواه زنده حقیقتهایی است که ما را به هم پیوند میدهد ـ در شعر، در موسیقی و در انسانیت مشترکمان.”