اجازه دهید دختران و زنان در افغانستان بیاموزند
رحیم جامی و دیما حرم
پیش زمینه
۸۶۵ روز می شود که دختران در افغانستان از رفتن به مکتب و از حق دسترسی به آموزش با کیفیت در دوره ثانوی بازمانده و توسط گروه طالبان به صورت کامل از سیستم آموزشی حذف شده اند.
با تداوم ممنوعیت آموزش دختران، امید جوانان از بین رفته و با گذشت هر روز تاثیر منفی بالای آینده آنان می گذارد. بسته ماندن درب مکاتب و دانشگاه ها بر روی دختران و زنان نهایت شرمآور، تاسفبار و در قرن بیست و یک مایه ننگ تاریخی است. آنچه این گروه بر اساس آن حکم منع آموزش دختران را صادر می کنند، در مغایرت صریح با آموزه های اسلامی، فرهنگی، قوانین و خواست شهروندان افغانستان است – و این یک مثال زنده از گروگان گیری سیاسی می باشد.
وضع محدویت ها در برابر حضور دختران و زنان در جامعه، ممنوعیت آنان از آزادی ها و حقوق شان، تبعیض و نقض حقوق بشر مبتنی بر جنسیت از مصداق های عینی “آپارتاید جنسیتی[1]” در افغانستان است که شهروندان ما را به فاجعه انسانی کشانده و هر روز شرایط رو به وخامت می گراید.
وضعیت حاکم
ورود طالبان به کابل، آغاز فصل تاریکی و بدبختی برای دختران و زنان را رقم زده است، آنان از زمان ورود با صدور بیش از ۱۰۰فرمان و دستور سخت گیرانه[2] بیشتر دختران و زنان را سرکوب، خانه نشین و آنانرا از روند زندگی عادی در جامعه حذف نموده اند، و هنوز هیچ خوش بینی و امیدی برای باز شدن دوباره درب مکاتب و دانشگاه ها و حضور زنان در جامعه به صورت فعال دیده نمی شود.
دختران در این مدت زیر بار مشکلات روحی و روانی قرار گرفتند، ازدواج های زیر سن، فروختن دختران بنابر فقر[3] و انواع محرومیت ها و خشونت ها را به سطح خانواده، جامعه و کشور تجربه می نمایند. در عین حال هر روز یک محرومیت تازه، هر روز یک محدودیت جدید و هر روز خبر و دستور تازه از دور شدن دختران و زنان از چرخ زندگی و حق دسترسی به حقوق اساسی شان توسط گروه طالبان شنیده می شود.
این ممنوعیت ها تنها دختران و زنان را از آموزش بدور نساخته بلکه از حضور در جامعه دور نگهداشته و انگیزه آموختن علم و دانش توسط دختران را در میان پسران، والدین و استادان که در پروسه آموزش سهم دارند از بین برده است. این موقف در دراز مدت می تواند تاثیرات وخیم تر اجتماعی را در برداشته باشد و فقر، خشونت، جهل و بی سوادی، خرافات، ارزش شکنی و جنایات بشری را برای شهروندان در پی داشته باشد.
وضعیت موجود[4] سبب شده است تا افغانستان در سطح بین المللی در بدترین جایگاه از نظر تعهدات خویش قرار گیرد. بر اساس راپور تطبیق اهداف انکشاف توسعه پایدار ۲۰۲۳، که توسط شبکه راه حل توسعه پایدار (SDSN) و دانشگاه دوبلین تهیه و نشر گردید[5]؛ افغانستان از میان ۱۶۶ کشور جایگاه ۱۵۸را کسب نموده است. این بسیار واضح نشان میدهد که با تاسف افغانستان در قسمت تطبیق اهداف، در بدترین وضعیت قرار گرفته و مخصوصا در تطبیق هدف چهارم که بحث آموزش با کیفیت تا سال ۲۰۳۰ می باشد[6] هیچ گونه دستاورد نداشته – بلکه عقب گرد غیر قابل جبران را تجربه نموده است.
در بیست سال گذشته افغانستان دستاورد های زیادی در سکتور آموزش مخصوصا برای دختران و زنان داشته است[7]. اما در حال حاضر شهروندان افغانستان نگران وضعیت حاکم و آینده نامعلوم خویش و فرزندان خود می باشند[8]، در این مدت گروه طالبان بدون هیچ گونه تعهد قانونی و حقوقی؛ تمامی قوانین نافذه و تعهدات ملی و بین المللی را ملغا اعلام نموده، و فضای مدنی و آزادی های حقوق بشری را با دستگیری و سرکوب فعالان مدنی و دادخواهان حق آموزش دختران، معترضان، روزنامه نگاران و استادان دانشگاه از بین برده اند.
صدای دختران دانش آموز
- ” سکوت شرم آور جهان در قبال آموزش دختران و زنان افغانستان تلخ تر از همیشه اینرا میرساند که تمام ارزش های انسانی و اخلاقی در معاملات سیاسی و بازی های منفی سران نادیده گرفته شده، و این سبب زیر پا شدن حقوق ما گردیده است “
- ” می خواهم برای لحظه ای اینگونه تصور کنید، دختر تان اجازه رفتن به مکتب و دانشگاه را ندارد، خانم تان حق بیرون شدن از خانه برای کار، خرید و تفریح را ندارد، خود تان بیکار هستید و توانایی تامین غذای روزمره خانواده خود را ندارید، اگر با ذهن بیدار چنین تصور میتوانید پس فکر کنید که چندین میلیون انسان در افغانستان این وضعیت را عملا تجربه می کنند.
شما در برابر این فاجعه چی کار میکنید تنها تماشاگر می باشید و یا طبق تعهدات تان مسوولیت دارید، در برابر ما؟!“
- ” صدایم در گلویم حبس می شود، یاس همه ی وجودم را فرا گرفته است، هر چی داد زدیم آوای ما را کسی نشنید، همه خسته ایم. کوتاه می گویم: درخواست زیادی ندارم تنها حق انسانی ام را می خواهم، حق دسترسی به آموزش با کیفیت که من و همنوعانم از آن محروم ساخته شده ایم. “
- ” من خودم را زندانی در داخل قفسی حس می کنم که هوا و توان نفس کشیدن ندارد، دو سال است که خودم را اسیر میابم، به دنبال آرزوهایم در خیال ها می گردم، هیچ حسی به زندگی و امیدی دوباره نمی یابم، راه را گم کرده ام و تنها امیدم به خداست. “
- ” زمانیکه کتاب هایم را باز می کنم و می بینم، هم صنفی هایم به یادم می آیند، بعضی اوقات از فشار و ناامیدی زیاد دلم می خواهد همه ی کتاب ها را آتش بزنم، دوری از دوستان دوره مکتب برایم خیلی دشوار و غیر قابل تحمل است. احساس می کنم، من یک انسان عادی نیستم – همه ی آرزوهایم به فنا رفته است، نمی خواهم با کسی حرف بزنم یا جای بروم، گوشه گیر و بیگانه شده ام. “
- ” آموزش دختران نباید به عنوان یک ابزار و وسیله گروگان گیری در خدمت طالبان و سیاست جهان باشد، و راه که آینده ی ما را از تاریکی به روشنایی و دانایی می رساند – نباید روی میز چانه زنی های تقسیم قدرت و سیاست باشد. “
پیشنهادات
ما از نهاد های بین المللی، کشور های اسلامی، سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن قاطعانه خواستار رسیده گی و پاسخ کارا به موارد زیر می باشیم:
اول: سازمان ملل متحد، کشورهای عضو و رهبران جهان باید با در نظر داشت تعهدات بین المللی شان در قبال افغانستان، برنامه های جهانی مانند اهداف انکشاف پایدار و کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر دوستانه هر چی عاجل اقداماتی عملی و جدی را روی دست گرفته و به این فاجعه انسانی نقطه پایان بگذارند. نزدیک به دو سال و نیم سپری شد و سیاست نرم در برابر طالبان و ابراز همدردی با مردم افغانستان راه حل بوجود نیاورد، و طالبان را در راستای تامین حقوق زنان و دختران پاسخگو نساخت. بنابرین، شما به عنوان ساختار های بین المللی و رهبرانی که به برابری، عدالت و حقوق بشر اعتقاد و تعهد دارید، باید در کنار میلیون ها دختر، زن و خانواده هایشان که خواستار باز گشایی مکاتب، حق دسترسی به کار و احیای فوری و کامل وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در افغانستان هستند، بایستید و فشار لازم و کارا را بالای این گروه وارد نمایید.
اقدامی که ما خواستار آن می باشم بیشتر از یک اعلامیه همبستگی، پیام رسانی در شبکه های اجتماعی و یا هم جلسات تشریفاتی برای محکومیت است. هر چند این گونه اقدامات با نیت خوب صورت می گیرد اما گذر زمان نشان داد که گروه طالبان را در راستای تامین حقوق زنان و دختران پاسخگو نمی سازد. لذا باید رهبران و سیاسیون به سطح بین المللی فشار های دیپلماتیک و سیاسی مفید و فوری را اعمال کنند و به گونه جدی از بازگشایی مکاتب و دانشگاه ها بر روی دختران – با تضمین دسترسی آنان به نصاب آموزشی معیاری و با کیفیت – در افغانستان حمایت نمایند.
دوم: کشور های اسلامی، سازمان همکاری های اسلامی[9]، کشور های همسایه و بازیگران منطقوی برای افزایش فشار بر گروه طالبان جهت رفع ممنوعیت حق آموزش دختران، حق کار زنان و حصول اطمینان از بازگشت امن دختران و زنان به مکاتب و محیط کار باید به صورت عملی و عاجل اقدام نمایند. رهبران سیاسی، علما و جوامع اسلامی در این شرایط دشوار در قبال شهروندان افغانستان مسوولیت دینی، اخلاقی و منطقوی دارند تا در کنار دختران، زنان و شهروندان افغانستان بایستید و با حمایت خود صدا های مشروع آنان را تقویت نموده تا بستر لازم برای آینده افغانستان مترقی فراهم گردد.
سوم: حذف کامل زنان و دختران در جامعه توسط طالبان و ممنوعیت آنان از تمامی حقوق ذاتی و قانونی شان مطابق ماده هفتم بند (ک) و (ه) اساسنامه روم[10]، تبعیض و نقض حقوق بشر مبتنی بر جنسیت به حساب می آید؛ این مصداق عینی “آپارتاید جنسیتی” در افغانستان است. بنابرین، باید اقداماتی عاجل در جهت حصول اطمینان از اینکه “آپارتاید جنسیتی” توسط سازمان ملل و کشور های عضو آن به عنوان جنایت علیه بشریت در حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شود و میکانیزم اجرایی آن فراهم گردد، روی دست گیرید.
چهارم: نماینده گان و ساختار های خاص تعین شده توسط کشور ها برای افغانستان، نهاد های بین المللی، سازمان های حقوق بشری، نهاد های تحقیقی و مطالعاتی و رسانه ها باید نقض های حقوق بشری، تبعیض و نقض حقوق بشر مبتنی بر جنسیت، نسل کشی و جنایات جنگی را باید مستند سازی نموده و به سطح بین الملل اطلاع رسانی و آگاهی دهی نمایند. نیاز است تا بار دیگر ماننده سال ۱۹۹۶ میلادی افغانستان به فراموشی سپرده نشود – و جهان وضعیت را عادی سازی ننمایند – در غیر آن به سطح منطقوی و بین المللی شاهد بحران ها و تهدید های افراطی، تندروانه و امنیتی جدیدی خواهیم بود که دود آن چشم همه را کور خواهد کرد و جبران آن امکان پذیر نخواهد بود[11].
پنجم: دلایل و موارد را که گروه طالبان به عنوان بهانه از آدرس دین و اسلام برای ممنوعیت حق آموزش دختران و حضور زنان در جامعه مطرح می نمایند در مغایرت با آموزه های دین قرار دارد و هیچ گونه منطق در آن وجود ندارد – اسلام حامی روشنی و بیرون شدن از جهل است[12]. بنابرین، نیاز است تا شهروندان افغانستان بسیج شده و از حق دسترسی دختران شان به آموزش با کیفیت و حضور زنان در جامعه حمایت نمایند. علما، متنفذین، بزرگان قومی و مو سفیدان مسوولیت دارند و باید از داخل بالای گروه طالبان فشار وارد نموده و در خواست بازگشایی مکاتب و دسترسی دختران به آموزش با کیفیت را حمایت و دین تاریخی و انسانی شانرا ادا نمایند.
پیشرفت و شکوفایی افغانستان زمانی محقق می گردد که فرصت های آموزشی برابر، با کیفیت و سراسری برای دختران و پسران ایجاد گردد، آموزش یکی از قدرتمندترین ابزارها برای کاهش فقر و نابرابری است و اساسی برای رشد اقتصادی پایدار به شمار میرود.
یادداشت: این سند دادخواهی نتیجه کار یک سال و انعکاس دهنده نظر و موقف ۳۶۰ شبکه و سازمان های حقوق بشری و ۱۸۰۰ تن از علما، کارشناسان، معلمان، دختران دانش آموز، فعالان جامعه مدنی، دادخواهان، معترضان، خبرنگاران و هنرمندان از ۲۵ ولایت افغانستان می باشد.
توجه: مسئولیت محتوای مقاله به عهده نویسنده می باشد. شبکه افغان دیاسپورا در قبال اظهارات نادرست در این مقاله مسئولیتی نخواهد داشت.
[1] https://hrlr.law.columbia.edu/files/2022/12/Bennoune-Finalized-12.09.22.pdf
[2] https://msmagazine.com/2023/08/15/list-timeline-taliban-orders-women-girls-afghanist/
[3] https://www.washingtonpost.com/opinions/2024/01/16/afghanistan-child-brides/
[4]https://www.hrw.org/world-report/2024/country-chapters/afghanistan?fbclid=IwAR1Mjbk8nKzCg-n0H0TExPr0dqdJD2jHLx9i-UNRXzCUCg9MqbHuic3FKTk
[5] https://s3.amazonaws.com/sustainabledevelopment.report/2023/2023-sustainable-development-report.pdf
[6]https://www.unwomen.org/sites/default/files/2023-09/progress-on-the-sustainable-development-goals-the-gender-snapshot-2023-en.pdf
[7] https://www.unesco.org/en/articles/let-girls-and-women-afghanistan-learn
[8] https://unama.unmissions.org/sites/default/files/human_rights_situation_in_afghanistan_jul-sep_2023.pdf
[9] https://www.arabnews.com/node/2404866/saudi-arabia
[10] https://www.icc-cpi.int/sites/default/files/RS-Eng.pdf
[11] https://www.ecoi.net/en/file/local/2095654/N2318974.pdf
[12]https://www.taylorfrancis.com/books/mono/10.4324/9780203381373/islam-economics-society-rle-politics-islam-syed-nawab-haider-naqvi