کثرتگرایی فرهنگی و مدیریت آن در کانادا
سید مصطفی سعیدی
نویسنده و استاد دانشگاه
مقدمه:
فرهنگ به مثابهی یک تعداد هنجارها، ارزشها، تعهدات اخلاقی و یک سری از کُدهای پذیرفته شدهی جوامع که با درنظرداشت جغرافیا، دین، مردم و سرزمین و ارزشها متفاوت و متغیر میباشد. اما بحث جدی و فربه در واقع کنار آمدن با فرهنگهای متنوع و نحوهی برخورد و مدیریت آن است. کثرتگرایی فرهنگی که امروزه به یکی از مباحث جدی و بروز و نیز میان دانشی: ( جامعهشناسی، مردمشناسی، روانشناسی، دینشناسی و …) است، که نیاز به کاوش و پژوهشهای بیشتر کتابخانهیی و میدانی دارد.
کثرتگرایی فرهنگی، عمدتاً، در آمریکای شمالی و اروپا ظهور و گسترش یافته است و به تبع، دیگر کشورهای جهان نیز – به درجاتی – از آن تأثیر پذیرفته اند. دو عامل اصلی سبب کثرت گرایی فرهنگی میشود: نخست پدیده مهاجرت که تنوّع قومی را به وجود می آورد؛ این پدیده آثار مختلفی بر نظامهای تربیتی دارد که نمونهای از آن ظهور «تعلیم و تربیت چند فرهنگی» در برخی از جوامع امروزی است. عامل دیگر، کثرت دانشها، اندیشهها، گرایشها و سلیقه هاست که پدیدهای پساساختارگرا و پسا مدرنیستی است . اگر این نوع تکثر گرایی به رشد علمی و فرهنگی بیانجامد ، سودمند است ، امّا اگر به فرد گرایی منجر شود و پایههای وحدت فرهنگی و وحدت رویه در اتحاذ تصمیمها و فعالیتها را متزلزل کند، به نفع عملکردهای علمی و فرهنگی – از جمله تعلیم و تربیت –نیست.
در شرایط و جو کنونی که جهان را افراطیت و دگماندیشی و اندیشههای تندرویی تهدید میکند و اکثر جوامع از نبود فرهنگ تسامح و تساهل رنج میکشد و گروهها و سازمانهای تندرو و جزمگرا در تلاش اند تا با ترویج و تحقق افکار منوط به خود را تعمیم بخشند، طی کردن مسیر تسامح و تساهل و احترام به فرهنگ و اندیشهی دیگران و نیز رسیدن به کثرتگرایی فرهنگی از آرمانهای اساسی جمع کلانی از مردمان سرزمینهای مختلف را تشکیل میدهد. به همان قدر که افکار افراطگرایانه روز به روز چاق و فربه میشود به همان اندازه جهان هستی به داشتن فرهنگ همدیگرپذیری، تسامح و تساهل و نیز تحقق کثرتگرایی فرهنگی نیاز مبرم پیدا میکند.
پس با این مقدمهی کوتاه، در این مقاله در پی بررسی و کاوش چگونگی تحقق کثرتگرایی فرهنگی در کانادا هستیم و نیز به چند و چون مدیریت این امر مهم میپردازیم.
الف: کثرتگرایی فرهنگی چیست؟
در رابطه به دانشواژه یا اصطلاح کثرتگرایی بحثهای بسیار و متعددی از سوی پژوهشگران حوزههای علوم سیاسی، جامعهشناسی، زبانشناسی، ادبیات، عرفانپژوهی، دینپژوهی و… صورت گرفته است و تمام مباحث و کاوشها بر مبنای تحلیل و ارزشیابی و کاربرد این مقوله صورت گرفته است، که پرداختن به همه موارد در این کوتاه نوشته از حوصلهی این مقاله به دور است، اما به صورت کوتاه میتوان گفت: “واژه پلورالیزم( pluralism) در لغت به معنای تکثر و چندگانگی است. این واژه در آغاز در عرصه سنتی کلیسا مطرح شد .شخصی را که دارای منصب گوناگون در کلیسا بود پلورالیست مینامیدند بعدها این واژه که در خود مفهوم پذیرش و اصالت دهی به تعدد و کثرت را دارد در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، معرفتی و دینی معانی متفاوتی یافته است”.
دیده میشود که این مقوله امروزه کاربرد فراوان و پر بسامد داشته و در حوزهای علوم بشری بیشتر به کار برده میشود. در بحث ادبیات عرفانی برخی از پژوهشگران از جمله جان هیک، از داستانمثلها یا (fables)های مثنوی به ویژه داستان فیل در خانهی تاریک برداشت پلورالستیک کرده اند، اما برخی از دینپژوهان کثرتگرایی در دین را رد کرده و قابل قبول نمیدانند. اما در حوزههای دانش سیاسی- اجتماعی و امور فرهنگی مانعی به آن نمیبینند. به هر روی مبحث اساسی ما در این مقاله پرداختن به کثرتگرایی فرهنگی در کانادا و چگونگی مدیریت آن است، وقتی در کشورهای با تنوع فرهنگی و رواداری همگانی و احترام متقابل به ارزشهای فرهنگی سایر انسانها، متوجه میشویم، آن زمان است که به اهمیت کثرتگرایی فرهنگی پی میبریم.
ب: کثرتگرایی فرهنگی به مثابهی ارزش کلان جامعه بشری
در این شکی نیست که در طول تاریخ بشر بنابر عدم تحمل اندیشهها و افکار دیگران و برای اینکه طیفی خود را محق و دیگران را دارای فکر و رای باطل میدانست و نیز بنابر نبود و نقش ضعیف همدیگرپذیری و احترام به دیدگاه دیگران، جنگها و خشونتهای زیانباری دامان مردمان کرهی خاکی را فراگرفته و از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب در اقصا نقاط جهان شاهد جنگها و ناامنیهای شدید و حتی جنگهای جهانی بودهایم که از کشتهها پشتهها ساخته شد ولی پند و عبرتی به انسانی که هر آن در تلاش و تقلای ثابت ساختن فکر و رای خود و تحمیل آن بر دیگران بود، تاثیری نکرد. گرچند در اکثر ادیان و نحلههای فکری تاکید بر حذر شدن از کشت و خونریزی و خشونت شده است و در مقابل دستورهای فراوان و جدی برای حفظ مال و حیثیت و شرف دیگران صورت گرفته است، مگر کمتر شاهد تحقق آن بودهایم. دین اسلام بیشتر از سایر ادیان بر همدیگرپذیری و دوری جستن از افراط و تفریط تاکید دارد به همین گونه آثار گرانسنگ ادبی- عرفانی حوزهی تمدنی فارسی دری نیز همه و همه تاکید بر تسامح و تساهل، همدیگرپذیری و احترام به دیگران پرداخته و از افراط و تفریط و انسان را از دگماندیشی برحذر دانسته است، مگر امروزه شوربختانه بیشترینه خشونت، افراط و تفریط را در همین حوزهی تمدنی شاهد هستیم، پس با درک اینکه جامعهی امروزی بجای کشتن و بستن و حقتلفی و رفتن به مسیر خشونت و افراطیت به همدیگرپذیری و احترام به رای و فکر دیگران نیازمند است، به وضوح دیده میشود که اگر کثرتگرایی فرهنگی در جوامع عملی گردد، در واقع ارزش کلان بشری محقق گردیده است و انسانها با طرزدید و ویژهگیهای فکری- فرهنگی منحصر به خود، در کنار سایر همنوعان خود در صلح و رفاه بسر خواهد برد. در غیر آن جهان در مسیر پر خم و پیچ تکفکری به پیش خواهد رفت و خشونتها، ارعاب و کشتن و بستن بیشتر از پیش گردیده و کاروان توسعه و پژوهش و نیز تفکر و خرد نیز باز میایستد.
پ: کثرتگرایی فرهنگی در کانادا
کانادا یکی از کشورهای توسعه یافته و در عین حال مهاجر پذیر است، سالانه هزارها مهاجر را با فرهنگهای مختلف از سراسر جهان به عنوان مهاجر یا پناهنده میپذیرد و زمینهی زندهگی، تحصیل، رفاه، آسایش و کار را برای آنها میسر میکند. در کنار سیستم آموزشی پیشرفته و برابر با معیارهای پذیرفته شدهی جهانی و مجهز با فنآوری نوین در مقاطع مکتب و دانشگاه، حمایتهای مالی برای آغاز زندهگی و نیز حمایتهای رایگان صحی را شامل میشود. نکته بارز اینکه کانادا توانسته است مردمانی با فرهنگهای گوناگون را در یک سرزمین و با حقوق و امتیازات مساوی و بدون تبعیض مورد حمایت قرار دهد. نژادهای مختلف، فرهنگهای متفاوت، زبانهای گوناگون و رنگها و نوع گویش و پوشش و گردش متفاوت اجزای یک موزائیک زیبا و دیدنی است که ساکنان کانادا را تشکیل میدهد. امروزه کانادا در واقع سمبول وحدت فکری و نماد کثرتگرایی فرهنگی در جهان شمرده میشود و از تبارهای متفاوت دینی- فکری مانند چینی، هندی، سریلانکایی، افغانستانی، عرب، ایرانی، سومالیایی، بنگلهدیشی، آذربایجانی، ترک و… همه را به عنوان شهروند و بدون تبعیضهای ناروا و مضحک که در برخی از کشورها به ویژه کشورهای توسعه نیافته و در حال جنگ وجود دارد و به عنوان شهروند درجه اول و دوم و… شهروندان برخلاف احترام به حقوق شهروندی و آزادیهای فردی- فکری شان مهندسی میگردد، قطعاً وجود ندارد. دولتمردان، پالیسیسازان و مسوولان اصلی کانادا در واقع به این باور رسیده اند که احترام به انسانیت و احترام به فکر و اندیشه و فرهنگ دیگران و داشتن حس رواداری و تقویت همدیگرپذیری و ترویج و نهادینهسازی فرهنگ تسامح و تساهل میتواند در راستای توسعه و پیشرفت ممد واقع شده و جلو خشونت و جنگ و دربدری را بگیرد.
ت: نکات مثبت و منفی
نهادینه شدن کثرتگرایی فرهنگی در جوامع توسعه یافته و بالای شهروندان و ساکنان آن میتواند، تاثیرات مثبت و منفی داشته باشد، به باور نویسندهی این سطور در واقع نکات مثبت این امر بیشتر و فربهتر مینماید. از جمله میتوان به نکات مثبت زیر اشاره کرد:
- احترام به فرهنگ، زبان و ارزشهای اجتماعی- اخلاقی ساکنان که در نتیجه تولارنس یا همدیگرپذیری را به ارمغان میاورد،
- بزرگداشت از رویدادهای تاریخی- فرهنگی ساکنان کشور که دارای تفاوتهای بینشی و فکری بوده و برای پیروان آن در کشور دوم به عنوان احترام جمعی و ارزش کلان پنداشته میشود، به عنوان نمونه از بزرگداشتهای تاریخی- فرهنگی مانند؛ نوروز، یلدا، عیدها، جشن دیولای و… نام برد،
- تربیه شدن نسل نو به عنوان پیشقرولان نوسازی و توسعه برای آیندهی بشریت در یک سیستم آموزشی توسعه یافته و معیاری و به صورت رایگان.
و اما چند نکتهی منفی:
- در دراز مدت برای نسل جوان این خطر متصور خواهد بود که از پیشینهی پربار تاریخی- فرهنگی و زبان و ارزشهای معنوی بیشتر دور گردند،
- استفادهی بیرویه از دخانیات بدون محدودسازی و نیز قانونمند شدن این پدیده، شاید خطر جدی دیگر برای کودکان و نسل جوان باشد.
چ: مدیریت کثرتگرایی فرهنگی در کانادا
بحث اساسی دیگر در این است که کانادا با پذیرش مهاجران از طیفهای متفاوت و فرهنگهای گوناگون چگونه توانسته است این امر را مدیریت کند. امروزه در کانادا در کنار دو زبان رسمی “انگلیسی و فرانسوی” چندین زبان دیگر مانند چینایی، فارسی، پنجابی، عربی، سریلانکایی، اسپانیایی و… با درنظرداشت تقسیم ایالتی در نقاط مختلف کانادا کاربرد دارد و حتی در برخی از دانشگاههای کانادا از جمله دانشگاه تورنتو زبان فارسی نیز بخش یا دیپارتمنت جداگانه دارد. پس با درنظرداشت تنوع و گستردهگی زبان و فرهنگ و موجودیت نژادها و طرزفکرهای گوناگون، دولت و نهادهای مربوطه با اجرایی سازی پالیسیهای جامع و کاربردی که شالوده و جوهرهی اصلی آن را دید مثبت و پرهیز از تبعیض تشکیل میدهد و با تطبیق یکسان قانون بالای همه، توانسته اند، به گونهی مثبت و موفقانه مدیریت نمایند. نقش نهادهای چون وزارت مهاجرت و شهروندی، شهرداریها، حکومتهای ایالتی و نیز سازمانهای ملی و بین المللی و همچنان نهادهای مدنی فعال و کارا در این روند خیلی برجسته و تاثیرگذار است.
وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا با مدیریت موفقانهی روند مهاجرپذیری به ویژه پس از بحران سال پار که در افغانستان و اکراین به وقوع پیوست و مدیریت موفقانه و خارقالعاده این روند توانست جایگاهی ویژهی در کنار سایر سازمانهای فعال دیگر احراز کند.
موجودیت پالیسیها و استراتیژیهای جامع و کارا، حکومتداری خوب، تطبیق قانون، تحقق عدالت اجتماعی، پرهیز از تبعیض و اعمال رفتارهای انسان دوستانه و نیز احترام به انسانیت و اندیشههای انسانی و همچنان احترام به مسایل اعتقادی و ارزشی و نیز ارج گذاری به مسایل فرهنگی مردمان ساکن در سرزمین پهناور کانادا از جمله موارد اساسی و مهم است که در راستای تحقق و مدیریت مقولهی کثرتگرایی فرهنگی در این کشور نقش کلیدی و اساسی داشته است.
امروزه کانادا و مدیریت موفقانه و برابر با معیارهای انسانی و تمدن بشری توانسته است به عنوان یک الگو و نماد کشور مترقی و نهادمند که با سازوکارهای حکومتداری خوب و تفویض صلاحیت به حکومتداری محلی در سطح کشورهای جهان مطرح گردد.
تحقق شاخصههای حکومتداری خوب و نیز تطبیق مولفههای حکومتداری الکترونیک که در واقع همه و همه منتج به بلند رفتن سطح رضایت شهروندان یک کشور میگردد، در کانادا با در نظرداشت تفاوتهای جدی و ژرف از نظر فکری- فرهنگی، اعتقادی- زبانی و… که گاهی خود به مثابهی چالش جدی در عرصهی تطبیق قانون و تحقق شاخصههای حکومتداری خوب و نیز عرضهی خدمات به شهروندان میگردد، به گونهی وسیع و همه جانبه صورت گرفته است.
ج: نتیجهگیری
آنچه گفته آمدیم و چگونگی تحقق و نهادینهسازی کثرتگرایی فرهنگی و نحوهی مدیریت آن در کشور توسعه یافته و سرزمین پهناور کانادا را به گونهی اجمالی به بحث گرفتیم، به این نتیجه میرسیم که نهادینه سازی پلورالیزم فرهنگی و احترام به ارزشهای فرهنگی- زبانی و معنوی ساکنان و شهروندان کانادا که بیشترینهی آنها را مهاجرانی از کشورهای مختلف با گرایشهای گوناگون دینی- مذهبی، فرهنگی- تمدنی و حتی نحوهی زندهگی در کشورهای عقبمانده و در حال جنگ و… تشکیل میدهد، توانسته است به نتایج مثبت و قابل ملاحظه برسد. فرایند اساسی کثرتگرایی فرهنگی و تحقق آن همانا نهادینه شدن همدیگرپذیری و ترویج فرهنگ تسامح و تساهل در جامعه بوده و در نتیجه جامعه به ثبات و توسعه منتج میگردد. نقش نهادمند سازمانها و نهادهای معتبر مانند وزارت مهاجرت و شهروندی، حکومت محلی، شهرداریها، نهادهای مدنی، رسانهها و خود شهروندان را نیز نمیتوان در این راستا بیتاثیر و غیر موثر دانست. از یاد نبریم که نهادینه شدن پلورالیزم فرهنگی در جامعه در واقع به عنوان کلانترین ارزش مدنی و قابل قبول به همه شهروندان بوده و نیز به مثابهی قویترین سلاح نرم و کاربردی در برابر افراطیت، خشونت و تفوق طلبیهای مزمن و مهلک و مضحک که جهان امروز را تهدید میکند، پنداشته میشود. از یاد نبریم که عامل اساسی و اصلی کثرتگرایی فرهنگی در واقعیت امر پدیدهی مهاجرت است که باعث گسترش علم و دانش و اندیشه و گسترش فرهنگ، هنر، زبان و طرزدیدهای گوناگون در جهان میگردد، پس اگر از جملهی چندین عامل مثبت مهاجرت یکی از آن را برجسته سازیم، همانا مولفهی پلورالیزم فرهنگی میتواند باشد.
توجه: مسئولیت مطالب مقاله به عهده نویسنده می باشد. شبکه افغان دیاسپورا در قبال اظهارات نادرست در این مقاله مسئولیتی نخواهد داشت.