تلنگری بر قرائت های دینی طالبان از اسلام

نگارنده: ع.ن.ش

ویرایش: ت.ت.ش

شکی نیست که دین به عنوان یک بستر کامل و جامع اجتماعی – فرهنگی در درازنای تاریخ بشر، در بزنگاه های متعدد باعث تغییرات شگرف و مثبتی در زندگی انسان شده و باعث شده انسان ها اصول اولیه زندگی را آموخته و رعایت کنند . از آنطرف بارها شده تفاسیر نادرست از دین باعث عقب گردهای زیادی در تاریخ بشر شود. ادیان که اولین قوانینی هستند که انسانها خود را به آنها مقید ساخته اند و طی هزاران سال از قوانین آنها تبعیت کرده اند در موارد متعددی توانسته اند نقش خوب و سازنده ای در قانونمند سازی جامعه ایفا کنند و در مواردی هم سد راه تعالی و تمدن شده و چوب لای چرخ زندگی گذاشته اند.

در این نوشته میخواهیم نگاهی مختصری به قرائت دینی طالبان از احکام و آموزه های دین اسلام بیندازیم و ببینم آیا واقعا این همه محدودیت بر زنان ریشه و بن مایه ای دینی دارد یا ساخته و پرداخته فرهنگ زن ستیزانه قومی آنهاست!

در ابتدای باید عرض کنم که هرچند مفاهیم عقیدوی در مصادر دین اسلام وضاحت کافی دارند ولی زمانی که شما وارد عرصه فقه و قانون میشوید این وضاحت بشدت رنگ می بازد به طوریکه در اکثریت قاطع احکام و قوانین اسلامی به ندرت حکمی را میشود یافت که خلاف آن نیز در کتب و روایات دینی نیامده باشد. 

متاسفانه کثرت آرا و نظریات فقهی به حدی است که میشود هر برداشتی که مطابق میل شما باشد را از میان انبوه نظریات علما  سلف و روایات ، تک چین کرده و به آن لباس دینی پوشاند کاری که در اکثر مواقع گروه های اسلامی از آن بهره برده اند.

طالبان نیز به عنوان یک گروه دینی واپسگرا از این شگرد ها بهره های فراوان برده و میبرند.در حالیکه در جهان کشورها وملت ها مسلمان زیادی  وجود دارد اما هیچ کدام آنها قرائت طالبان از دین را ندارند و حتی در اعم مسایل قرائت طالبانی از دین را قبول هم ندارد. حقیقت امر این است که طالبان از کثرت نظریات فقهی پیرامون احکام و فتاوای مختلف اگاهی کامل دارند .. آنها نیک میدانند که در عرض چهارده قرن صدها فتوای متعدد پیرامون هر امری در شریعیت اسلام صادر شده که همه اینها با هم در یک موازات قرار ندارد گاهی فتوا با مدارا و متناسب با شرایط عینی صادر شده و گاهی سخت گیرانه و بسیار جزم اندیشانه مفتی دست بر حربه فتوا برده است، این است که طالبان در این انبار بزرگ به دنبال فتاوای میگردند که باب میل و دندان خودشان و قرائت شان از دین اسلام بوده و تایید کننده سیاست های قومی و عنعنوی خودشان باشند و همان فتوا ها و نظریات را تک چین نموده پر رنگ میسازند و نظریات مخالف را پنهان میسازند.

آنها به این بسنده نکرده اند و تلاش های بسیاری بصورت علنی و  مخفیانه برای بی اعتبار کردن علما و مفتی هایکه نظریات شان تایید کننده تفکر طالب نیست ، آغاز شده است. طالبان و همفکران شان در منابر و فضای مجازی به اشکال مختلف سعی دارند این صدا ها را خاموش و بی اعتبار سازند.. از حمله های شخصی به افراد گرفته تا تلاش برای ترور، به همه گونه حربه ای دست زده اند تا به این هدف خود برسند و روایت و قرائت آنها یکه تاز این میدان باشد.

در نتیجه گیری میتوانم گفت:

در طول تاریخ چهارده قرنه اسلام سیاسی ـ عقیدتی ، برداشت ها و قرائت های بسیاری از مفاهیم و مصادر دینی صورت گفته که گاها بسیار متفاوت بوده اند اما در این میان قرائت داعش و طالبان از دین اسلام بدترین آنها بوده است. از نگاه دیگر طالبان به درحال تغییر و تنظیم دین اسلام با افکار خودشان هستند  آنها در لابه لای کتابهای کهنه و قدیمی دنبال کلماتی میگردند که مناسب تفسیر خودشان از اسلام باشند و انها را به عنوان مراجع اسلامی برجسته میسازند و با این استفاده ابزاری از دین ، کوشش دارند تا حکومت نامشروع شان را شرعی جلوه دهند. آنها سختگیرانه به دنبال پیاده کردن نظریات و جزم اندیشی چند پیر مرد فرتوت و بی خبر از جهان ، کوشش دارند این آقایان را در جایگاه خدا و پیامبر قرار داده مردم افغانستان را مجبور و مجاب به پزیرش تفکر آنها کند. شکی نیست که این راهی که میروند به ترکستان است!

آنها نیروهای جوان و آگاه افغان ، از جمله زنان و مردان امروزی را دستکم گرفته اند.مطالعه طالب از جامعه شهر نشین بشدت ناقص و غلط است و اکثریت احکام این گروه واپسگرا برای خوشنودی چوپانان و صحرا نشین ها صادر میشود.

بیوگرافی نویسنده متن:

نگارنده به اسم مستعار ع.ن.ش خودش را معرفی میکند زاده غرب افغانستان بوده دوران کودکی و نوجوانی اش را در زادگاهش سپری کرده است. دارای مدرک ماستری بوده در زمینه ادبیات و شعر دستی بر قلم دارد.