دیاسپورای افغان؛ ناجی خاموش در زمان بحران
Photo:@NRC
وقتی چهار زمینلرزه در ماه اکتوبر سال ۲۰۲۳ ولایت هرات را لرزاند و بیش از دو هزار تن جان باختند و دهها هزار خانه ویران شد، افغانستان از پیش در وضعیت بحرانی قرار داشت. نهادهای بینالمللی کمکرسان به دلیل کمبود بودجه به ارزش ۱.۳ میلیارد دالر و محدودیتهای سیاسی زیر حاکمیت طالبان، برای پاسخگویی با دشواری مواجه بودند. در این خلأ، یک نیروی غیرمنتظره وارد صحنه شد: دیاسپورای افغان.
این مقاله بر اساس یافتههای گزارش «نقش دیاسپورای افغان در بسیج حمایتها برای اقدامات اضطراری و بازسازی» تهیه شده است؛ گزارشی که توسط انستیتوت سامول هال در افغانستان انجام و از سوی شورای مهاجرین دنمارک تمویل شده است.
از برلین تا تورنتو، گروههای پیامرسان از درخواستهای فوری کمک پُر شد. در مساجد لندن و ویانا جمعآوری اعانه آغاز گردید. تنها در هفت روز، افغانهای مقیم خارج ۲.۸ میلیون دالر جمعآوری کردند و این رقم در نهایت به ۳.۴ میلیون دالر برای کمکهای اضطراری رسید.
یکی از سازماندهندگان دیاسپورا که در این تحقیق با او مصاحبه شده بود گفت: «ما نخستین کسانی بودیم که به محل رسیدیم؛ پیش از آنکه حکومت بیاید. ما کمکهای ابتدایی، سرپناه و هرچه در توان داشتیم فراهم کردیم.»
این سرعت عمل تصادفی نیست. دیاسپورای افغان بیرون از ساختارهای بوروکراتیک نهادهای بزرگ امدادرسان فعالیت میکند. آنان بر شبکههای مبتنی بر اعتماد، نزدیکی فرهنگی و سیستمهای غیررسمی مانند حواله تکیه دارند؛ روشی قدیمی برای انتقال پول که بدون عبور از سیستم بانکی شکنندهٔ افغانستان کار میکند. این روش سریع، کمهزینه و از همه مهمتر قابل اعتماد است. همین شبکهها به دیاسپورا اجازه میدهند ظرف چند ساعت اقدام کند؛ در حالی که سیستم رسمی بشردوستانه غالباً هفتهها طول میکشد تا فعال شود.
در کنار حواله، ابزارهای نو نیز در حال ظهور است. سامانهٔ «حسابپی» که توسط افغانهای خارج از کشور ایجاد شده، انتقالات بشردوستانهٔ داخلی را تسهیل میکند و با نهادهایی چون برنامهٔ جهانی غذا همکاری دارد. فناوری زنجیرهٔ بلوکی و پولهای دیجیتال نیز بهتدریج وارد عرصه شده و در کشوری که نظام مالی آن پیوسته فرو میریزد، شفافیت فراهم میکنند. با وجود این، محدودیتهای قانونی و کمبود سواد دیجیتال، گسترش این نوآوریها را دشوار میسازد. ظرفیت بالقوه روشن است: اگر نهادهای تنظیمکننده اجازهٔ انتقالات موبایلی بینالمللی را بدهند، پلتفرمهایی چون حسابپی میتوانند روند کمکهای فرامرزی را متحول کنند.
کمکهای دیاسپورا تنها به خیمه و بستههای غذایی محدود نشد. نهادهایی چون صندوق «اپلیفټ افغانستان» در امریکا و بنیاد «بابه مزاری» در استرالیا ساخت خانههای مقاوم در برابر زلزله، صفحات خورشیدی و ذخایر آب را تمویل کردند. شماری دیگر خدمات صحی روانی و آموزش برای خانوادههای بیجا شده فراهم ساختند. با این حال، بسیاری از مداخلات بشردوستانه خورد و پراکنده باقی ماند؛ نشانهای از هماهنگی ضعیف و منابع محدود. مصاحبههای محلی نشان داد که بخشی از کمکها تکراری بوده و حتی کمپلها و خیمههای اضافی در انبارها مانده، در حالی که برخی نیازهای فوری برآورده نشده است.
با همهٔ این دستاوردها، کمکرسانی دیاسپورا با چالشهای جدی روبهرو است. محدودیتهای مالی و تحریمها روند انتقال پول را پیچیده میکند. نبود همکاری رسمی با نهادهای محلی، تأثیر و پاسخگویی را کاهش میدهد. زمانی که اینترنت افغانستان در اکتوبر ۲۰۲۵ قطع شد، جریان حوالهها و هماهنگی اضطراری متوقف گردید و شکنندگی این خطوط حیاتی آشکار شد. سازمانهای دیاسپورا همچنین با کمبود ظرفیت تخنیکی برای نظارت و ارزیابی برنامهها روبهرو هستند؛ مشکلی که دریافت بودجهٔ سازمانی و گسترش فعالیتها را دشوار میسازد.
دیاسپورای افغان دیگر تنها منبع ارسال حواله نیست؛ بلکه به یک بازیگر واقعی بشردوستانه تبدیل شده است. اما برای آنکه از سخاوت واکنشی به تأثیرگذاری راهبردی برسد، کارشناسان سه اقدام اساسی را ضروری میدانند: ایجاد مشارکتهای رسمی با نهادهای محلی، تشکیل صندوقهای مشترک بحران و وضع چارچوبهای قانونی برای حمایت از تبادلات دیجیتال. بدون این اقدامات، ظرفیت دیاسپورا هرگز به طور کامل تحقق نخواهد یافت.
چنانکه یک بزرگ قومی در هرات گفت:
«پایدارترین کمک از سوی مردم خودمان در خارج رسید. آنها به ما خانه، عزت و امید دادند. اکنون، لطفاً دوباره کمک کنید — با آب، تا بتوانیم آیندهمان را بسازیم.»
