پایان محتمـــل طالبان؛ روز سیاه ۱۵اگست نویدگر زوال نهایی

0 2
پایان محتمـــل طالبان

سعادت امیری-شهرستانی

مقدمه

پانزدهم اگست در حافظه‌ی مردم افغانستان به‌عنوان روز سیاه ثبت شده است؛ روزی که طالبان در سال ۲۰۲۱ بر کابل مسلط شدند و بار دیگر سایه‌ی جنگ، خشونت و استبداد بر کشور افتاد. امروز، پس از چهار سال، این تاریخ نه تنها یادآور رنج و محرومیت است، بلکه نویدبخش پایان قریب‌الوقوع طالبان محسوب می‌شود. طالبان در این مدت ثابت کرده‌اند که نه توانایی اداره‌ی کشور را دارند، نه مشروعیت داخلی، و نه پذیرش جهانی. اما در دل همین بحران‌ها، بذر امید و مقاومت نیز در جامعه کاشته شده است؛ امیدی که نشان می‌دهد سقوط طالبان دیر یا زود قطعی خواهد بود.

بحران مشروعیت داخلی

طالبان با سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی خود، اعتماد مردم را از دست داده‌اند:

بستن مکاتب و دانشگاه‌ها بر روی دختران، محروم‌سازی زنان از کار و حضور اجتماعی، سرکوب آزادی بیان، و تبعیض سازمان‌یافته علیه ملیت‌ها و مذاهب مختلف.

فساد اخلاقی گسترده در میان رهبران طالبان که به مرور مشروعیت‌شان را در میان مردم از بین برده است — آنان بیش از هر چیز از دین سوءاستفاده می‌کنند و نه نماینده‌ی آن هستند.

ناتوانی در حکومت‌داری

افغانستان امروز یکی از فقیرترین کشورهای جهان است؛ بیش از نود درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند و میلیون‌ها کودک با کم‌غذایی و نارسایی تغذیه روبه‌رو هستند. گزارش‌های جهانی نشان می‌دهد که طالبان کمک‌های بیرونی را به زور به انحراف کشانده و در توزیع آن تبعیض روا می‌دارند. این وضعیت بحران انسانی را شدیدتر ساخته و چهره طالبان را در نگاه جهانی بی‌اعتبار کرده است.

فروپاشی درونی و کشمکش‌های طالبان

در داخل طالبان شکاف‌های عمیقی وجود دارد: میان کابل و قندهار، بین نسل‌های مختلف و جناح‌های جنگی و سیاسی. فقدان درک واقعی از حکمرانی، این گروه را به دسته‌ای پر از درگیری داخلی تبدیل کرده است. البته مخالفان طالبان باید هوشمندانه این وضعیت را پیگیری کنند؛ چرا که اگر کشمکش‌ها به جنگ داخلی درونی تبدیل شود، افغانستان دوباره به میدان خشونت کور تبدیل خواهد شد.

فقدان مشروعیت بین‌المللی

چهار سال پس از تسلط طالبان، هنوز هیچ کشوری جز روسیه به‌طور رسمی آنان را به‌عنوان حکومت به رسمیت نشناخته است — هرچند برخی کشورها روابط دیپلماتیک محدودی برقرار کرده‌اند. جامعه جهانی به درستی بی‌اعتمادی خود را نسبت به ظرفیت طالبان برای حکومت‌داری مدرن حفظ کرده است .

تهدیدات جهانی و امنیت غرب

گذشته طالبان نشان داده است که آنان قادر به کنترل کامل تمامیت ارضی نیستند. گروه‌های تروریستی مانند القاعده، داعش و TTP ممکن است از خاک افغانستان علیه غرب سوءاستفاده کنند؛ این نگرانی به‌شدت در سیاست‌های امنیتی غرب تأثیرگذار است .

اگر روند مهاجرت کنترل نشود، احزاب راست افراطی در غرب هر روز از این بحران بهره‌برداری خواهند کرد و قدرت‌شان بیشتر خواهد شد. این موضوع امنیت داخلی و ثبات سیاسی در بسیاری از کشورهای اروپایی را تهدید می‌کند.

نقش پاکستان و نشست مهم پیش‌رو

پاکستان در آینده نزدیک میزبان یک کنفرانس دوسویۀ دو روزه تحت عنوان “Pak-Afghan Dialogue: Towards Unity and Trust” با حضور کنشگران نسبتاً جوان افغان خواهد بود؛ این نشست برای روزهای ۲۵ و ۲۶ اگست ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی شده است .

زلمی خلیل‌زاد، نمایندۀ پیشین ویژه آمریکا در امور افغانستان، این اقدام را “بسیار ناپخته، غیرمسئولانه و تحریک‌آمیز” توصیف کرده و تأکید کرده است که این نشست می‌تواند روابط پرتنش افغانستان و پاکستان را بیشتر متزلزل کند .

برگزاری این نشست، نشانه‌ای از تغییر رویکرد پاکستان است که در عرصۀ بین‌المللی و منطقه‌ای مهم تلقی می‌شود و می‌تواند جریان‌های سیاسی را در داخل افغانستان تحت‌تأثیر قرار دهد.

بذرهای تغییر در جامعه

در کنار بحران‌ها، نشانه‌های مثبتی نیز دیده می‌شود:

جریان‌های سیاسی و اجتماعی، حتی برخی مخالفان پیشین آموزش دختران، اکنون به ضرورت بازگشایی مکاتب دخترانه اعتراف کرده‌اند.

درک تازه‌ای از ضرورت همزیستی ملیتی، زبانی و مذهبی در حال شکل‌گیری است.

برخی سیاستمداران سابق به نقد عملکرد گذشته پرداخته‌اند و اعتراف کرده‌اند که فساد و انحصار قدرت اعتماد مردم را نابود کرده است.

نقش جامعه جهانی و آینده نزدیک

جامعه جهانی فعلاً مشغول بحران‌هایی مانند جنگ اوکراین است. اما با پایان یافتن آن، افغانستان بار دیگر در مرکز توجه جهانی قرار خواهد گرفت. نگرانی‌هایی همچون افزایش تهدید تروریسم، موج‌های مهاجرت و شکنندگی امنیت منطقه‌ای، غرب را ناگزیر خواهد کرد که به افغانستان بازگردد.

این موقعیت باید توسط کنشگران افغان با دقت مدیریت شود؛ تا به‌جای تداوم بن‌بست، دستیابی به آینده‌ای پایدار و عادلانه فراهم آید. نشست پاکستان فرصتی کم‌نظیر است که نباید از دست برود.

نتیجه‌گیری

پانزدهم اگست، سالگرد تسلط طالبان، امروز بیش از هر زمان دیگری یادآور این حقیقت است که پایان طالبان قطعی است. فساد اخلاقی، ناتوانی در حکومت‌داری، کشمکش‌های درونی، بحران مشروعیت داخلی و بین‌المللی، تهدیدات امنیتی جهانی و ارتقاء آگاهی اجتماعی، همه نشان می‌دهند که این گروه در آستانۀ فروپاشی نهایی است.

اما سقوط طالبان تنها آغاز راه است. آینده افغانستان در گرو این است که مردم و کنشگران سیاسی چگونه از این فرصت استفاده کنند: آیا می‌توانند زخم‌های گذشته را التیام دهند، نظامی فراگیر و عادلانه بسازند و راهی برای صلح و عدالت پایدار باز کنند؟ پاسخ به این پرسش، تعیین‌کننده‌ی مسیر آینده کشور خواهد بود.

سعادت امیری-شهرستانی
مونیخ، آلمان

او هنوز محصل مکتب است و هم‌زمان به‌عنوان کارگر نیز کار می‌کند. در اوقات فراغت با چند انجمن همکاری دارد که در افغانستان در زمینه‌های آموزش، بازسازی مکاتب، احداث سرک‌ها و تأمین آب آشامیدنی فعالیت می‌کنند.

در آلمان، به‌ویژه در شهر مونیخ، او برای دفاع از حقوق مهاجران افغان و کمک به ادغام بهتر آن‌ها در جامعه تلاش می‌ورزد.
بزرگ‌ترین دغدغه‌ی او افغانستان و آینده سیاسی آن است؛ از همین رو تحولات کشور را با جدیت دنبال می‌کند.

توجه: مسئولیت محتوای مقاله به عهده نویسنده می باشد. شبکه افغان دیاسپورا در قبال اظهارات نادرست در این مقاله مسئولیتی نخواهد داشت.  

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *